'

'

تحت تعقیب


چمدونم پر غربت / پر عکسهایی که تارن

پر تقویم های کهنه
که چهار شنبه ندارند

روی پرده ی گذشتم
بختکه سرخ یه پنجست

دیگه هر بستر خوابی
تخت بنده ی شکنجست

تحت تعقیب گلوله تحت تعقیب عذابم
اما باز فکر شکار چهره پشت نقابم

همه خون تو رگهام دونگمه تو این ضیافت
تنها با خون شسته میشه از دلم داغ خیانت


وقتی آغوش رفاقت یه تلست
حرف هفت تیر پرو باور کن
وقتی هر نفس میشه شکل قفس
حرف هفت تیر پرو باور کن